آشفته بازار

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

از صبح دل توی دلم نبود... قرار بود چند اتفاق خوب را مزمزه کنم... اولینش اتمام امتحانات، دومش تست گویندگی، سومش انتشار مطلبی که فکر می کردم شاید ساده باشد، اما حرف زیاد دارد...

امتحاناتم که تمام شد رفت پی کارش، تست گویندگی که عاقبت به خیر شد، ماند همین مطلب که با اولین نظرش بدجور خورد توی ذوقم... آمدم اینجا که بنویسم، دیدم کلی نظر دارم در مطالب قبلی... که همسرتان گفته بیاییم نظر بدهیم...

آهای جناب آقای همسر... یواش تر... این دل طاقت ندارد... کمی مراعات لطفا...

اصلا گور بابای همه ی دنیا... این بودن تو از سر من هم زیادیست...

  • :)

یه حس جالبیه... اینکه همه ی وبلاگایی رو که میشناختی و الان نقل مکان کردن به بلاگ دات آی آر، همشون از خرداد شروع شدن... یه تولد همگانی...

رفقا... تولدمون مبارک :)

  • :)

خراب شدن بلاگفا شاید خودش دلیل خوبی باشد برای شروع دوباره! نمیدانم به چند نفر برای بازدید زیاد وبلاگ‌شان، برای خوانده شدن‌شان، برای اهمیتی که مخاطب‌شان به آن‌ها می‌دهد، حسادت کرده‌ام... بعد یکهو بلاگفا خراب شود! انگار که به تو فرصت دوباره داده باشند! برای شروع به نوشتنی که حسرت و حسادتی در کار نباشد... البته که می‌نویسم برای دل خودم، ولی کیست که دلش نخواهد دیده شود؟؟؟

به توکل نام اعظمت... بسم الله الرحمن الرحیم...

  • :)